Jodie Holmes شخصیتی است که خیلی راحت میتوان با او ارتباط برقرار کرد، و این به دلیل بستری است که داستان بازی آفریده است. ما در طول بازی Jodie را در موقعیتها و شرایط مختلفی از زندگیش میبینیم؛ مواقعی که او با چالشهای فیزیکی، روانشناختی و احساسی رو به رو میشود، و به این دلیل میتوان با تمامی ابعاد شخصیتی او آشنا شد. از طرفی صرف نظر از انتخابهایی که در روند بازی بر عهده ماست، دیالوگها و واکنشهای منطقی و طبیعی Jodie در شرایط مختلف نیز باعث میشوند که شخصیت او قابل درکتر شود. دلیل دیگر باورپذیر بودن شخصیت Jodie ، نقش آفرینی بینظیر و تأثیرگذار بازیگر معروف هالیوود، Ellen Page است که با بازی و صداپیشگی عالیش، به شخصیت Jodie روح بخشیده است. البته شخصیت پردازی خوب در Beyond منحصر به شخصیت Jodie Holmes نیست و شخصیتهای دیگر مانند Nathan (با نقش آفرینی Willem Dafoe) و Cole (با بازی Kadeem Hardison) و … هر کدام با توجه به نقششان در داستان بازی پرداخت بسیار خوبی دارند.
Beyond را میتوان یک تجربه کامل دانست، چرا که پیوندی از ژانرهای مختلف، از وحشت تا درام و از اکشن تا علمی- تخیلی است، البته ایدههای جالب کارگردان خلاق بازی است که باعث شده تجربه تمامی این ژانرها در یک اثر واحد میسر شود. دقت بالا در ارائه جزئیات و کارگردانی خوب سکانسهای مختلف نیز باعث شده که تمامی این تجربیات بدون آشفتگی در کنار هم قرار گیرند. به هر حال داستان خوب و درگیر کننده، روایت جالب آن، شخصیت پردازی قابل قبول همراه با کارگردانی مناسب، Beyond را به هدف اصلی خود یعنی یک داستان گویی بی نقص رسانده است.
Beyond آزادی عمل بیشتری در حرکت شخصیت اصلی به شما میدهد. حرکت دادن Jodie تنها به وسیله آنالوگ چپ صورت میگیرد و به وسیله آنالوگ راست میتوان زاویه دوربین را تحت کنترل داشت ولی متأسفانه پوشش محدود و نامناسب دوربین در اکثر مواقع آزار دهنده است. در بخشهای کوچکی از بازی نیز هدایت موتور سیکلت و یا اسب به دستان شما سپرده میشود که معنای واقعی محدودیت را به شما القا میکند! در Beyond روش جدیدی برای تعامل با محیط وجود دارد. با جست و جو در محیط، دایرههای سفید رنگی بر روی شیء یا مکان مشخص ظاهر شده که با حرکت آنالوگ در جهت آنها، Jodie میتواند با آنها تعامل داشته باشد. سیستم دکمه زنی کماکان در Beyond وجود دارد ولی خوشبختانه این بار ۱۰ انگشت دست کفاف دکمه زنیها را میدهند! هنوز فشردن دکمههای مشخص شده بر روی صفحه نمایش راهکار اصلی برای پشت سر گذاشتن بعضی از چالشها است، و البته همچنان در بعضی از بخشهای بازی از خودتان میپرسید چه دلیلی برای دکمه زنی وجود دارد؟! این بار در Beyond سنگر گیری نیز وجود دارد که به صورت اتوماتیک و با نگه داشتن دکمه X، Jodie به راحتی بین سنگرها جا به جا میشود.
در گیمپلی Beyond شکستی وجود ندارد و هیچ تنبیهی برای عکسالعملهای اشتباه شما در طول بازی در نظر گرفته نشده است و با هر بار اشتباه، بازی مسیر جدیدی برای شما آماده میکند تا در نهایت به آنچه که از قبل تعیین شده است برسید.
در بعضی از قسمتها برای ادامه روند بازی، حل پازلها و یا عبور از چالشهایی که Jodie نمیتواند به تنهایی از عهده آنها برآید، شما باید کنترل Aiden را بدست بگیرید. کنترل Aiden از نمای اول شخص دنبال میشود. او میتواند به صورت آزادانه در محیط حرکت کرده و از اشیا و بعضی از دیوارها عبور کند. حرکات Aiden به حالت فیزیکی، روانی و ذهنی Jodie بستگی دارد، او گاهی مجبور است نزدیک Jodie بماند، ولی در مواقعی میتواند به فواصل دورتری پرواز کند. هر چیزی که Aiden در محیط میتواند با آن تعامل داشته باشد با دایرههای آبی رنگ مشخص شده است. Aiden میتواند با آزاد کردن موجی از انرژی، در تعامل با اشیا، آنها را حرکت بدهد. حتی او میتواند با افراد مختلف در محیط با روشهای گوناگون تعامل داشته باشد. Aiden میتواند ذهن و بدن بعضی از افراد را تسخیر کرده و یا بعضی از دشمنان را خفه کند. بعضی اوقات نیز او میتواند نقش یک محافظ را در برابر آتش، گلوله و یا سقوط مرگ بار برای Jodie داشته باشد. دیگر قابلیت Aiden بازخوانی حافظه افراد و یا محیط برای پی بردن به اتفاقات اخیر است. Beyond را میتوان به حالت دو نفره نیز تجربه کرد. در این صورت یک بازیکن کنترل Jodie را در دست گرفته و بازیکن دیگر Aiden را هدایت میکند. مشخصه خاصی در این حالت وجود ندارد ولی به هر حال تجربه Beyond به حالت دو نفره میتواند جالب و به یاد ماندنی باشد.
Quantic Dream با اضافه کردن آپشنهایی مانند آزادی بیشتر در کاوش محیط و یا صحنههای اسلو موشن در لحظات خاص (مانند مبارزات)، سعی در بهبود مکانیزم گیم پلی آخرین ساخته خود داشته است ولی اگر شما با سیستم گیم پلی ساختههای قبلی این استودیو مشکل دارید، Beyond نیز شما را ناامید خواهد کرد.
شاید دیدن عناوین نسل بعد باعث شود که Beyond از لحاظ گرافیکی چندان نظر شما را جلب نکند ولی حقیقت این است که این بازی به لطف انجین جدید استودیوی Quantic Dream، یکی از بهترین گرافیکهای کنسولی نسل حاضر را دارد. افکتهای فوقالعاده آب و آتش، نورپردازی عالی، سایه زنی داینامیک خوب و کیفیت بالای بافتها در کنار فریم ریت ثابت شما را به تحسین گرافیک بازی وادار میکند، از طرف دیگر جزئیات بسیار زیاد در طراحی چهرهها، لباسها و محیط به هر چه واقعیتر بودن بازی کمک شایانی کرده است. استفاده از آخرین تکنولوژی موشن کپچر، انیمیشهای بسیار طبیعی و بی نظیری برای Beyond به ارمغان آورده است و طراحی خوب چهرهها باعث میشود بتوانیم احساسات و عواطف شخصیتهای بازی را به راحتی درک کنیم. محیطها تنوع و جزئیات بالایی دارند و افکتهای محیطی به خصوص در حالت ماورا بسیار زیبا کار شدهاند. به هر حال باور اینکه Beyond با چنین سطحی از کیفت بر روی سخت افزارمحدود سال ۲۰۰۶ اجرا میشود، کمی سخت است!
همکاری Lorne Balfe و Hans Zimmer، این بار نیز باعث خلق موسیقیهای زیبا و شنیدنی برای Beyond شده است. موسیقیها گوش نواز بازی متناسب با تم آن است و سهم بسزایی در القای حس لازم در سکانسهای مختلف را دارند، در یک صحنه باعث افزایش تنش و هیجان شده و در صحنهای دیگر توصیفگر رابطه عمیق بین شخصیتهای بازی هستند. کافی است Beyond را با هدست بازی کنید تا به قدرت صدا گذاری آن پی ببرید. صداگذاری خوب این عنوان در طول بازی، بخصوص در قسمتهایی که کنترل Aiden را در دست دارید کاملاً مشهود است. صداهایی که در حالت ماورایی به گوش میرسند جوی قوی را القا میکنند و صداهای محیطی مانند صدای وسایل نقلیه، صدای شلیک گلوله و انفجارها، صدای ضربات در درگیریها و … بسیار طبیعی کار شدهاند. همان طور که گفته شد، شخصیتهای اصلی بازی بسیار باورپذیر هستند و یکی از دلایل عمده آن صداپیشگی فوقالعاده آنها است. انتخاب مناسب بازیگران و ضبط صدای آنها در هنگام عملیات موشن کپچر باعث شده تا صداگذاری شخصیتها دقیقاً متناسب با حالات آنها باشد. به هر حال صدایپیشگی مناسب در کنار موسیقی عالی و صداگذاری کار شده، Beyond را از لحاظ شنیداری به یک عنوان به نظیر تبدیل کرده است.